مه تیاممه تیام، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

مه تیام

گذری بر دوران شیرین بارداری

1389/11/15 21:38
460 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم،یه خورده دیر شروع کردم به نوشتن.اما میخوام تمام خاطرات زیبای با تو بودن رو مرور کنم.آذر ماه 88 بود که خدا توی نازنین رو به ما هدیه داد.اول به بابایی خبر دادم.بعد به عزیز و بعدش هم به عمه پریسا.خیلی خوشحال بودیم.واسه من دختر یا پسر بودن فرقی نداشت سلامتیت از همه چیز مهمتر بود اما این بابای شیطونت از همون اول دختر دوست داشت و میگفت من میدونم نی نی مون دختره. دوران بارداری راحتی داشتم. مارکوپولوی مامان، چندباری هم تو این اوضاع سفر کردیم.راستی فندقم  از 4 ماهگی شروع کردی به ورجه وورجه کردن.وای که ماههای آخر وقتی تکون میخوردی از جام میپریدم.مامانی فکر کنم جات خیلی تنگ بود.راستی بزار برات بگم که ویار مامان از همون اول تا روز آخر آش رشته بود.همسایه ها هم فهمیده بودن و هرکسی که آش درست میکرد یه کاسه هم واسه من میاورد.آخه قربونت برم ما بخاطر کار بابا تو این شهر تنهاییم.فقط خودم و خودت و بابایی هستیم. بخاطر همین همسایه ها هوامو داشتن.چه پروژه ای داشتیم با انتخاب اسمت.هرروز یه اسم جدید پیدا میکردم.بابایی میگفت از این اسمهای اجق وجق نزاریم.دنبال یه اسم بودیم که هم قشنگ باشه،هم بامعنی و هم اینکه به اسم مامان مریم و بابا مهدی بخوره.تا اینکه اسم شما شد مه تیام یعنی ماه چشمهام

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مه تیام می باشد